همه ما یک سرهنگ آئورلیانوی درون داریم!

صد سال تنهایی را زود خواندم. زمانی که هنوز با رمان و رمان خوانی میانه ای نداشتم. این کتاب را اگر زودتر از موعدش بخوانی حرامش کرده ای.مارکز در صد سال تنهایی اش رئالیسم جادویی را چنان به رخ مخاطب می کشد که حالت سرگیجه به آدم دست می دهد. هر چه می گذرد با خودم فکر می کنم که من واقعا وقتی صدسال تنهایی را میخواندم آنطور که باید از او لذت نبردم. صد سال تنهایی را زود خواندم، زمانی که قدرش را نمی فهمیدم.

ماجرای نوشتن این رمان هم البته شنیدنی است اما نمی گویمش. بعدها که زندگی نامه مارکز را در ستون سرآشپز قرار دادم بروید و بخوانید.( گرچه شما ازین کارها نمی کنید!)

یک نظرخواهی هم در مورد این اثر منتشر خواهم کرد. احتمالا بیشتر کسانی که این اثر را بواسطه اسم بزرگش خوانده اند پیش از موعد این کار را کرده اند و بجای لذت حس سردرگمی به انها دست داده است.

سرهنگ آئورلیانو نه طغیانگر بود و نه شورشی. سرش به کار خودش گرم بود. اما بهرحال هر کسی یک سرهنگ آئورلیانوی درون دارد. شورشی ترین آدمها زمانی جزو مظلوم ترین افراد هر اجتماعی بوده اند.

اضافات:

- صد سال تنهایی رو بخونید اما زود نخونید. تا زمانی که حداقل 10-15 رمان بزرگ خارجی رو نخوندید فکر خواندن صد سال تنهایی رو از سرتون بیرون کنید. باید وقتی میخونید تفاوت رو احساس کنید!

- البته سلیقه ها متفاوته. هیچ وقت نباید انتظار داشته باشیم که هر چه رو ما پسندیدیم دیگران هم بپسندند. فی المثل بی فی المثل!

- برای پول درآوردن سعی کنید بیشتر از اینکه زور بزنید فکر کنید! اعجاز فکر رو دست کم نگیرید!

- سوم اینکه رابرت کیوساکی در کتاب پدر پولدار , پدر بی پول میگه:" علت اصلی فقر و نابسامانی مالی , ترس و جهل است نه اقتصاد و دولت و یا ثروتمندان ."

- کاش یه خرده ذوق کتاب داشتید. امیدمان از بعضی دوستان در شرف منقطع شدن است!

- تو این نظرخواهی هم میتونید شرکت کنید و یه کامنت به کمر مبارک بزنید!

اضافات پسین:

 - داستایوسکی میگه:" زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ کنند، ولی به یکدیگر می گویند تا در حفظ آن شریک باشند."

- میتونید این اضافات پسین رو بذارید به حساب اینکه من زن لازمم و یا به دنبال جمع کردن کامنتم و یا هر دلیل مشابه دیگه ای!

- نامردید اگر در مورد موضوعی غیر از کتاب کامنت بدید! فوش ناموسی گذاشتم...!

اضافات ویژه:

- داستایوسکی یه چیز دیگه هم میگه:" انسان تنها موجود زنده ای است که نمی‌خواهد آن چه را که هست بپذیرد !"

هویجوریات

- من خیلی بد سکسکه می کنم! خیلی بد!

- من بعد باید دوباره بیشتر از کتاب بنویسم تا سیاست.

- عطر خوش کتاب مثل عطر خوش قرمه سبزی آدم رو مدهوش میکنه!

- عشق

- صحبتهای عباسی در مورد مشایی، بقایی و احمدی نژاد رو از اینجا دانلود کنید.

- روز مرد مبارک  خنده ام ازین بابته که هرچی نیگا میکنم یه مرد نمی بینم ... یه مشت زن ذلیل مفلوک!

- میگم حالا زندگی متاهلی چطوره؟ میگه با خودم فک میکنم من چه نادونی بودم که تا حالا زن نگرفته بودم!... بعد من میگم یه مشت زن ذلیل مفلوک بگید نه!

- از مجموع خطوط بالا احتمالا حدس می زنید که من خیلی حالم بده!

اضافات:

- اعجاز مغز رو دست کم نگیرید! این گردوی فسفری غوغا میکنه. تیلور میگه همیشه راه بهتری وجود داره. من میگم همه چیز توی این کله است. کمترینش پوله! کلتونو کار بندازید!

- جین بلاسکو بعد از مطالعه زندگی و پرواز دست جمعی غازها نظریه سازمانهای بوفالویی - غازی رو مطرح کرد. بلاسکو وقتی به نتیجه قطعی رسید وارد سازمانش شد و با صدای بلند خطاب به کارکنانش گفت:" بوفالو های من پرواز کنید!"

اضافات پسین:

- بگم؟ بگم؟!

- نکته ای که درباره زنان میلیاردر وجود دارد این است که اکثر آنها ثروت خود را به ارث برده اند...به طور کلی به ندرت دیده می شود که یکی از زنان با اتکا به قدرت خلاقیت و ابتکار خود توانسته باشد ثروتی میلیاردی را فراهم آورد!( از کتاب سرگذشت مشهورترین میلیاردر های جهان)

اضافات ویژه:

- یه نوشته رو بصورت تصادفی توی خونه پیدا کردیم که در مورد من نوشته شده بود. به نظرم کار پسرخاله کوچیکه باشه که کلاس دومه!(تصویر نوشته)

خوبست اصول اولیه انسانی متقابل باشد!

پاسخ رئیس جمهور به انتقادات یکی از دانشجویان به برخی اطرافیان رئیس جمهور در کنفرانس خبری پاسخی شنیدنی بود:

" فکر می کنم خواسته شما مخالف اصول اولیه انسانی است، شما می خواهید ما از کسانی بخواهیم که حرف نزنند و اظهار نظر نکنند، این خیلی بد است و فکر نمی کنم در کشور ما دانشجویی مخالف آزادی بیان باشد، حتماً این طور نیست و به نظر من اینجا اشتباهی اتفاق افتاده است.

احمدی نژاد با خنده گفت: دانشجو (وزیر علوم) هر روز در دولت حضور دارد، دانشجو باید پرچمدار فضا و گفتگوی آزاد و اظهار نظر باشد، هنوز سه- چهار روز از صحبت های رهبری نگذشته که گفتند "به خاطر اظهار نظر، کسی را منکوب نکنید"، به صراحت گفتند "چرا به خاطر اظهار نظر به افراد توهین و اهانت می کنید؟" وی افزود: انتظار ندارم یک نفر به عنوان نماینده دانشجویان بگوید که نگذارید عده ای حرف بزنند، چرا نگذاریم؟ بعداً می گویید دولت با کسانی که انتقاد می کنند، بد برخورد می کند، آیا واقعاً با منتقدان بد برخورد کردیم، آیا حتی یک پاسخ هم دادیم؟

رئیس جمهور گفت: من گفتم سکوت، اگر فکر می کنید بالاتر از سکوت کاری می توانیم انجام دهیم، بفرمایید حتماً انجام می دهیم اما خواهش می کنم به دنبال این نباشید که جلوی اندیشه و اظهار نظر بسته شود، این خیلی بد است، باید هر کسی مطلبی دارد اظهار کند، دیگران هم بگویند، باید حق را با حق بشناسیم نه با اشخاص، چون فلان آقا مخالفت کرده بگوییم حتماً چیز بدی است، چرا این طوری است؟

احمدی نژاد افزود: اتفاقاً‌ در فضای دانشجویی باید محیط کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی را فراهم کنیم و افراد بیایند ایده های خود را مطرح کنند، دیگران هم جواب دهند، همفکری شود تا رشد در جامعه اتفاق بیفتد. یکی از دلایلی که ما سنگین ترین حملات و بی انصافی ها را تحمل می کنیم این است که می خواهیم بگذاریم حرف بزنند، شاید از صد تای آن یک حرف، خوب درآمد نباید در جامعه را بست."

این سخنان آقای رئیس جمهور فی الجمله صحیح است فقط سوالی که پیش می آید اینجاست که چرا ایشان این حق اظهار نظر را برای منتقدین حاضر در دولت بر نتابیده و بر نمی تابند؟! آیا محسنی اژه ای، باقری لنکرانی، فتاح، صفار، میرکاظمی،متکی، محصولی و ... از این حق محروم بودند؟! این عزل و نصب های فله ای و کیلویی بخاطر انتقادو یا مخالفت با مشایی را باور کنیم یا سخنان روشنفکر مابانه تان را آقای رئیس؟!

سوال دوم:

نظر شما در مورد این جمله چیست؟!: " باید حق را با حق بشناسیم نه با اشخاص، چون فلان آقا مخالفت کرده بگوییم حتماً چیز بدی است، چرا این طوری است؟"

اضافات:

-  بین همه درختها سپیدار یه چیز دیگه است. علی الخصوص تبریزی اش و علی الخصوص زمانی که باد لای شاخ و برگهایش می پیچد،نجوای عارفانه سپیدارها شنیدن دارد.

- بد نیست بدونید سپیدار بیشترین رشد رو در مناطق کوهپایه ای داره و در مناطق مسطح و کویری از این بهره حداکثری محرومه.

- شنیدم رهبری فرمودن در بوستان ولایت سپیدار هم کاشته شه رو همین حساب ۲ هزار نهال سپیدار تو این بوستان کاشته شده. 

اضافات پسین:

- بعضی وقتها با خودم فکر میکنم زنها دو دسته اند. یا خنگ اند یا خنگ تر! البته تبصره هم داره( ر.ک به جوابیه کامنت اول!)

 

مسئله نرخ بهره

من خودم از مخالفین بالابودن نرخ سود سپرده های بانکی و بطور کلی نرخ بهره ام اما مسئله نرخ بهره در اقتصاد خیلی عمیق تر از این حرفهاست.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند برای درمان این درد باید ابتدائا نرخ تورم را درمان کرد و برخورد دفعی و دستوری در مواجهه با نرخ بهره کمکی به حل این مسئله نمی کند.

البته مواردی مثل کاهش دفعی نرخ بهره توسط ماهاتیر محمد در مدت کوتاهی وجود دارد اما بالکل برای حل این مسئله راه قدری طولانی است و باید ظاهرا با حساب و کتاب رفتار کرد.

در جایی شنیدم شراب در اسلام دفعتا حرام اعلام نشد. بلکه پروسه ای چند ساله بود. ابتدائا مضراتش نسبت به فوایدش گوشزد شد. سپس اعلام شد که در حالت مستی به نماز نایستند و در نهایت شرب خمر کاملا حرام اعلام شد تا طی چند سال این درد بطور گام به گام درمان شود. اینکه این نظر چقدر به واقعیت نزدیک است را نمی دانم!

اما در اقتصاد گاهی باید به این شیوه عمل کرد. تجربه هم این را بارها نشان داده است. بعد از روی کار آمدن اصولگرایان کاهش نرخ سود سپرده های بانکی در دستور کار قرار گرفت و مجلس مصوب کرد سالانه 2 درصد از نرخ بهره کاسته شود. این مصوبه تا 3 سال اجرایی شد و با روی کار آمدن احمدی نژاد محمد خوش چهره یکی از چهره های شاخص اقتصادی مجلس اعلام کرد که دولت احمدی نژاد نرخ بهره را طی یک سال تک رقمی می کند البته محمد خوش چهره گمان می کرد که به عنوان یکی از بازوهای اقتصادی رئیس جمهور انتخاب می شود، اتفاقی که هرگز نیفتاد.

بهرحال کاهش نرخ بهره و از آن طرف اتخاذ سیاست های انبساطی توسط دولت سبب افزایش نقدینگی در جامعه و بوجود آمدن بحث نقدینگی سرگردان شد. این مسئله سبب بروز مشکلات بسیاری در بخش های اقتصادی بخاطر سلب ثبات از فضای اقتصادی شد که بر کسی پوشیده نیست.

امسال هم دولت به دنبال همین رویه بود. کاهش نرخ سود سپرده های بانکی و از ان طرف ارائه بودجه انبساطی همه و همه نوید روزهای پر التهاب برای اقتصاد ایران را می داد. البته تصویب بودجه بنا به دلایلی به تاخیر افتاد ولی این تاخیر چندان هم بد نبود چون مشخص شد که سیاست کاهش نرخ سود سپرده میتواند به تنهایی هم سبب بروز مشکلاتی شود.

و اما مشکلات کاهش نرخ بهره بانکی چیست؟

- خروج سرمایه ها از بانکها: به دلیل سود آوری پایین برای سپرده گذاران و انتقال این سرمایه ها به بخش های دیگر که سودآور تر هستند از قبیل بازار سکه و ارز. امسال تنها با اعلام کاهش سود سپرده ها بسیاری از سپرده گذاران به این سمت کشیده شدند در حالی که این اتفاق میتوانست اصلا حادث نشود!

- تمایل موجران برای دریافت اجاره بجای رهن: بسیاری از صاحبان املاک وقتی سود سپرده های بانکی کاهش می یابد ترجیح میدهند بجای گرفتن رهن و سپرده گذاری آن در بانک اقدام به دریافت اجاره از مستاجران کنند چرا که از این طریق سود بیشتری را عاید خود می کنند. اتفاقی که امسال علی رغم پرده برداری از بسته وزارت مسکن و عرضه برخی واحدهای مسکن مهر افتاد و دولت با کاهش نرخ سود سبب شد این بسته ها نیز از اعتبار ساقط شوند و مشکلاتی برای مستاجران بوجود بیاید چرا که بسیاری از مستاجران تمایل به پرداخت اجاره کمتر و رهن بیشتر دارند. دلایلش هم مشخص است!

- افزایش سوداگری و دلال بازی: با کاهش نرخ سود بانکی خیلی از سرمایه گذاران کلان اقدام به خارج کردن سرمایه خود از بانکها و رفتن به سمت دلال بازی  میکنند. دقیقا شبیه اتفاقی که در سال 85 و 86 افتاد و هجوم این سرمایه ها به بازار مسکن و رونق دلال بازی در سایه نقدینگی خارج شده از بانکها و نقدینگی تزریق شده توسط دولت در بازار.

- طولانی تر شدن صف متقاضیان تسهیلات: مسئله اینجاست که برخی متقاضی دریافت تسهیلاتند فارغ از نرخ بهره آن؛ چرا؟ چون برای دریافت این تسهیلات حتی با نرخ سود بالا برنامه ریزی کرده اند و با دو دو تا چهارتا تصمیم به گرفتن تسهیلات کرده اند. اما به یک باره اعلام می شود نرخ بهره کاهش می یابد همین خودش باعث میشود که بسیاری از کسانی که قبلا تمایلی به گرفتن تسهیلات نداشتند به صف متقاضیان اضافه شوند و این یعنی اینکه متقاضیان واقعی شانس کمتری برای دریافت تسهیلات بانکی پیدا می کنند!

همگان می دانند نرخ بهره بالا به زیان اقتصاد کشور و مردم است اما سوال اینجاست که ایا باید این زیان را با زیان های بزرگتر درمان کرد؟! یا بصورت تدریجی و برنامه ریزی شده؟

جالب است بدانید بعد از هجوم نقدینگی سرگردان به بازار سکه و بوجود امدن مشکلات زیاد در این زمینه و بعد از آن هجوم این نقدینگی به سمت بازار ارز و بالارفتن نرخ ارز طی هفته های گذشته رئیس کل بانک مرکزی با اعلام ارائه پيشنهاد به شوراي پول و اعتبار براي افزايش نرخ سود سپرده‌هاي مدت‌دار توانست به سرعت نرخ دلار و سکه را کاهش دهد!!

معنایش این است که فعالان اقتصادی کاملا اوضاع را رصد می کنند و اگر احتمال دهند که قرار است سود سپرده ها کم شود به سرعت با خارج کردن سرمایه خود از بانک ها به سمت بازار های پر رونق تر می روند و سبب التهاب در این بازار ها می شوند و از آن طرف هم اگر احتمال دهند که نرخ بهره قرار است افزایش پیدا کند کاملا خلاف این جهت حرکت می کنند!

جالب تر اینجاست که افزایش نرخ سپرده های بلند مدت هنوز در حد یک پیشنهاد بررسی نشده است اما اینقدر می تواند بر بازار اثر بگذارد!

اضافات:

- مسئله نرخ بهره را دست کم نگیریم!

- من شخصا از موافقان کاهش نرخ سود سپرده ها بودم اما فکر میکنم این کاهش باید حساب شده باشد و نه دستوری. بیماری را نباید به زور علاج کرد باید با تدبیر علاج کرد!

- استاد اقتصادی داشتیم که می گفت وقتی یک تصمیم اقتصادی می گیریم باید این فرض رو هم در نظر بگیریم که مردم با هم در ارتباطند و در همه زمان در حال مبادله اطلاعات. مثلا وقتی من میام سر کلاس با بغل دستیم در مورد بالا رفتن قیمت زمین تو هفته گذشته صحبت می کنم  طبیعیه که اونم میره میشینه با یکی دیگه در همین مورد صحبت میکنه و به یکباره همه متوجه میشن که مثلا قیمت زمین داره میره بالا یا قراره بره بالا و الخ!

- تصور کنید قیمت طلا و سکه یه قدری افزایش پیدا کنه کافیه فقط یک روز این اتفاق بیفته تا همه کشور توسط یک خبرگزاری غیر رسمی بسیار بزرگ که شامل تمام زنان کشور است از این موضوع مطلع گردند و برای کسب سود به این سمت هجوم بیارند و برای تامین بودجه خرید سکه و طلا اقدام به برداشتن پول خود از بانکها کنند و قس علی هذا...

- باز هم میگم من موافق پایین بودن نرخ بهره ام اما به شرطها و شروطها؛ این شرطها و شروطها رو به تجربه بهش رسیدم! یعنی چی؟ یعنی گاهی بخاطر اینکه مردم کمتر متضرر شن حتی لازمه نرخ بهره رو افزایش هم بدیم تا ازین جهت ضرر کمتری متوجه مردم شه!

- سه لینک مرتبط( + و + و + )

اضافات پسین:

- دو دسته از آدمها از زندگیشون هیچی نمی فهمن، اول مردان متاهل و دوم زنان مجرد!