حذف کوپن مرغ و یارانه ای که پرداخت نشد!

در سالهای دفاع مقدس خیلی از اجناس و مواد غذایی بخاطر وضعیت اضطراری آن زمان بصورت کوپنی در کشور عرضه می شد. یکی از کالاهایی هم که بصورت کوپنی در کشور عرضه می شد مرغ بود. در آن سالها و سالهای بعد گوشت مرغ به عنوان یکی از مواد غذایی ارزشمند در جامعه به حساب می آمد. بسیاری از مردم بخاطر وضعیت مالی نامطلوب مرغهای کوپنی خود را یا قسمتی از آن را در بازار آزاد با قیمتی بالاتر به فروش می رساندند تا از این راه درآمدی کسب کنند. با روی کار آمدن دولت سازندگی در سال 1369 دولت تصمیم گرفت مرغ را از لیست اجناس کوپنی خارج کند و یارانه آن را بطور مستقیم به مردم پرداخت کند. البته وعده پرداخت مابه التفاوت هیچ گاه به وقوع نپیوست و مردم هم از این تصمیم دولت به شدت نگران و ناراحت بودند اما با این حال این تصمیم یک اثر خیلی بزرگ داشت. تصمیم دولت در واقعی کردن قیمت مرغ و خارج کردن این کالا از حالت جیره بندی و خروج نسبی دولت از بحث مرغ و اعمال سیاست نظارتی سبب شد که بسیاری از صاحبان سرمایه به سرمایه گذاری در صنعت مرغداری روی بیاورند و همین امر باعث بالا رفتن تولید گوشت مرغ در کشور گردید و اکنون بعد از گذشت بیش از 20 سال تاثیر آن به وضوح مشخص شده است و مرغ به قوت لایموت ایرانیان بعد از برنج تبدیل شده است. سوال اینجاست اگر آن روز این تصمیم برای مرغ اتخاذ نشده بود امروز ما چه وضعیتی داشتیم؟!

قصه ی پر غصه ی سیمان

سالها بود که سیمان به یکی از مسائل مهم در کشور تبدیل شده بود. این محصول که در سبد حمایتی دولت قرار داشت بصورت سهمیه ای و با قیمت تعاونی در کشور توزیع می شد و با اینکه میزان تولید بیش از نیاز کشور بود باز هم این بازار شاهد نا بسامانی های زیادی بود. مردم در برخی شهرها برای گرفتن 10 پاکت سهمیه سیمان ساعت ها علاف می شدند تا این محصول را به قیمت تعاونی دریافت کنند و بقیه سیمان مورد نیازشان را هم بصورت آزاد با قیمتهای دو تا سه برابر بیشتر از قیمت تعاونی از بازار سیاه تامین می کردند. در سال منتهی به خروج سیمان از سبد حمایتی در سال 87 قیمت هر پاکت سیمان در بازار آزاد در بعضی شهرها تا 14000 تومان هم رسید. وجود سهمیه دولتی سبب رانت بالای این محصول و تشکیل بازارهای سیاه هم شده بود بطوری که بعضی از افراد در این حیص و بیص سودهای میلیاردی بدست می آوردند و تولید کنندگان، مردم و سازندگان ساختمان هم به شدت از وضعیت سیمان و سیستم توزیع گله مند بودند. با این حال بیش از 15 سال بود که بحث خروج سیمان از سبد حمایتی در کشور مطرح بود اما این تصمیم به دلیل وجود مخالفان جدی در کشور به محاق رفته بود. جدای از رانت خوارانی که از این راه میلیاردها تومان سود به جیب می زدند خیلی از مردم و حتی انبوه سازان با آزاد سازی قیمت سیمان و خروج این محصول از سبد حمایتی دولت مخالف بودند و گمان می کردند با خروج سیمان از سبد حمایتی فاجعه ای در کشور رخ خواهد داد، فاجعه ای که در نهایت دولت را مجبور به عقب نشینی خواهد کرد. با این حال دولت در سال 87 در یک تصمیم جهادی با توافق و گرفتن تضمین سیمان مورد نیاز کشور با تولیدکنندگان این محصول، سیمان را از سبد حمایتی خارج کرد. این تصمیم نه تنها سبب فاجعه نشد بلکه سبب از بین رفتن بخش عمده ای از رانت بازی ها و واسطه گری ها در این بازار شد و قیمت سیمان را هم به ثبات نسبی رساند و قیمتها را به نسبت قبل(میانگین هر پاکت  8500 تومان در بازار آزاد) تا نصف کاهش داد. تاثیر خروج سیمان از سبد حمایتی سالها بعد مشخص نشد بلکه برای روشن شدن تاثیر مثبت این تصمیم تنها 3 ماه زمان کافی بود.

اضافات:

- سالها پیش که دولت به زحمت قیمت بنزین را از لیتری 60 تومان به 65 تومان افزایش می داد تا مردم هم خیلی ناراضی نباشند پدران ما سرخوش از بنزین 65 تومانی باک های پیکانهایشان را تا خرخره پر می کردند و سر مست از شتاب پیکان تر و تمیزشان(!) آینده ما را سوخت می کردند و دود... امروزمان را فدای آن روزمان کردیم، حواسمان باشد فردایمان را فدای امروزمان نکنیم!

- دولت باید در آزاد سازی قیمتها نقش یک پدر مشفق رو برای مردم بازی کنه نه یک پدر مستبد، پدر مشفق شکلات رو با کتک از دست بچه نمی گیره، با لبخند این کار رو میکنه، حتی اگر نتیجه یکی باشه!

- برای اثر بخشی اجرای این طرح 3 تا 5 سال زمان نیاز است. و از آن به بعد هر سال اثرش بیش از قبل خواهد شد. انشاالله...

- در باره تورم هم قبلا اینجا نوشته بودم.

- قسمتی از کتاب ترجیع بندی برای شاعران جوان:« درست است که زنها زیاد جور کشیده و می کشند، ولی همین که شوهر کردند یا هوس ونگ ونگ بچه به سرشان می زند، یا مبل های آنچنانی، یا خوشگذرانی همه روزه و یا هر سه!»