خوشحالی خودم رو از کاندیداتوری هاشمی نمیتونم کتمان کنم. قطعا در بین گزینه های ممکن و موجود هیچ کدام نه برنامه هاشمی را برای اداره کشور داشته و دارند و نه اشراف وی را بر مسائل کشور و نه هیچ کدام تیم هماهنگ و کارکشته ای برای اداره کشور آنچنان که هاشمی دارد.

من به هاشمی رای نخواهم داد اما آمدن او سیاست داخلی ایران را که شاخص سنجش آن انتخابات است به پویایی مجدد می رساند. انتخابات را از حالت فرمایشی و تک قطبی خارج می کند و برنده این بازی فارغ از نتیجه حاصله نظام خواهد بود.

در این میان دو رقیب اصلی برای هاشمی متصورم. اول محمد باقر قالیباف و دوم سعید جلیلی که هر دو از یک کاریزمای نسبی (آن هم از نوع مشهدی!) برای جذب نظر طیف هایی از جامعه برخوردارند.

     

به نظر می رسد هاشمی این بار رقابت سختی با این کاریزمای مشهدی خواهد داشت گرچه او برای باختن به میدان نیامده است و نظام هم البته با سخنان وزیر اطلاعات در هفته قبل و انتشار خبر رد صلاحیت محسن هاشمی در ظهر آخرین روز ثبت نام روی خوشی به آمدن او نشان نداده بود اما او برای باختن نیامده است ولی کاریزمای مشهدی کار او را مشکل خواهد ساخت. از همین الان باید رقابت یک مشهدی را در دور دوم با هاشمی متصور بود.

اضافات:

-  سعید جلیلی با آمدن یک امت حزب الله را از سردرگمی در آورد!

-  اما چرا جلیلی حاضر نشد کاندیدای جبهه پایداری بشود؟! (این سوال مهمیه البته!)

-  باید ببینیم برنده این رقابت باقر و سعید امت خواهند بود یا اکبر امت.

-  البته اگر مشایی بیاید قدری ممکن است آرایشات سیاسی بهم بخورد.

-  دوست ندارم این حرف رو بزنم اما هم باقر امت استعداد هاشمی شدن دارد و هم سعید امت استعداد احمدی نژاد شدن!

- به همه اونایی که این سالها برداشتن گفتن این ارمینه فیکه! باید بگم عمتون فیکه!